«پرورش عقل مهمتر است یا تعلیم علم» از نظر استاد شهید مطهری
(بسم الله الرحمن الرحیم)
بحث ما درباره تعليم و تربيت در اسلام است . تعليم و تربيت، بحث ساختن افراد انسانها است.
در اسلام، هم اصالت فرد محفوظ است و هم اصالت اجتماع، يعني فرد خودش خالي از اصالت نيست. پس بالاخره طرحي و برنامهاي براي ساختن فرد وجود دارد، اعم از اينكه فرد را بايد ساخت براي طرحهايي كه براي اجتماع و جامعه است يا فرد را بايد ساخت از اين نظركه هدف، ساختن افراد است.
در اينجا ما دو مسأله داريم، يكي مسأله پرورش عقل، و ديگر مسأله علم. مسأله علم همان آموزش دادن است. ” متعلم فقط فراگيرنده است و مغز او به منزله انباري است كه يك سلسله معلومات در آن ريخته ميشود . ولي در آموزش، كافي نيست كه هدف اين باشد . بلکه هدف معلم بايد بالاتر باشد و آن اينست كه نيروي فكري متعلم را پرورش و قوه ابتكار او را زنده كند.
دراین رابطه، جمله ای از اميرالمؤمنين در نهج البلاغه که ميفرمايند « : العلمان : علم مطبوع و علم مسموع یادرنقلی « العقلان : عقل مطبوع و عقل مسموع) ولا ينفع المسموع اذا لم يكن المطبوع ” علم دو علم است، يكي علم شنيده شده، يعني فرا گرفته شده از خارج، و ديگر علم مطبوع. علم مطبوع يعني آن علمي كه از طبيعت و سرشت انسان سرچشمه ميگيرد،علمي كه انسان از ديگري ياد نگرفته و معلوم است كه همان قوه ابتكار شخص است . بعد ميفرمايد: و علم مسموع اگر علم مطبوع نباشد فايده ندارد
اين مسأله كه بايد در افراد و در جامعه رشد شخصيت فكري و عقلاني پيدا بشود يعني قوه تجزيه وتحليل در مسائل پيدا بشود ، يك مطلب اساسي است، يعني در همين آموزشها و تعليم و تربيت ها درمدرسه ها وظيفه معلم بالاتر از اينكه به بچه ياد ميدهد اينست كه كاري بكند كه قوه تجزيه و تحليل اوقدرت بگيرد، نه اينكه فقط در مغز وي معلومات بريزد،كه اگر معلومات خيلي فشار بياورد ذهن بچه راكد ميشود.
مغز انسان، درست حالت معده انسان را دارد . معده انسان بايد غذا را از بيرون به اندازه بگيرد و باترشحاتي كه خودش روي غذا ميريزد آن را به اصطلاح بسازد. مغز انسان هم قطعا همينجور است. در تعليم و تربيت بايد مجال فكر كردن به دانش آموز داده بشود واو به فكر كردن ترغيب گردد.
البته مايه اصلي تفكر، تعليم و تعلم است مقصود از تفکر، تفکرهای عقلانی است . و اينكه در اسلام ،يكي درباب تعليم و تعلم داريم كه تعليم عبادت است، تعلم عبادت است، و يكي درباب تفكر داريم كه تفكر عبادت است، و آنچه درباب تفكر داريم بيشتر است از آنچه كه در باب تعلم داريم. در تفكر،گذشته از نتيجه اي كه انسان از فكر خود مي گيرد، فكر خود را رشد ميدهد.خيلي موارد در قرآن که دعوت به تفكر و تعقل كرده است.
لذا هدف آموزش و پرورش، بايد رشد فكري دادن به متعلم و به جامعه باشد. تعليم دهنده و مربي هر كه هست: معلم است، استاد است، خطيب است، واعظ است، بايد كوشش كند كه [ به شخص ] رشد فكري يعني قوه تجزيه و تحليل بدهد.