ضرورت آزادی بیان واندیشه برای پیشرفت انسان درجامعه ورفع موانع آن
تفكّر و انديشه، نعمتي الهي و نيرويي دروني است كه جوهر انسان را شكل مي دهد و رشد انسان در گرو به كارگيري آن در مسير صحيح است. هر چه بندها و موانع انديشه برداشته شود، راه رسيدن به نتايج صحيح هموارتر مي گردد؛ از اين رو اسلام پيش از همه و بيش از همه بر آزادي انديشه تأكيد داشته و موانع و محدوديت هاي آن را نيز عنوان كرده است.
علامه مصباح معتقد است از موانع اصلي آزادي انديشه، جهل و ناآگاهي است. تأكيد و تشويق بسيار اسلام بر علم آموزي و كسب معارف صحيح براي رشد و گشودن بال انديشه ي آدمي است. جهل و عدم اطلاع كافي از يك موضوع، باعث مي گردد كه انديشه از دستيابي به تمام جوانب مسئله و تشخيص سخن صحيح و به دست آوردن نتيجه ي درست عاجز بماند؛ از اين رو اسلام، خريد و فروش كتب گمراه كننده و شبهه انگيز را جايز ندانسته و نشست و برخاست با كساني كه عليه آيات الهي و باورهاي ديني به تبليغ مي پردازند و شنيدن سخنانشان را بر كساني كه تخصص و توان نقد و تحليل و رد شبهات را ندارند، منع كرده است. علامه مانع ديگر آزادي انديشه را دلبستگي هاي دنيايي و پيروي از هواي نفس دانسته كه انديشه ي آدمي را از درك مقدمات و دلايل صحيح و دستيابي به نتيجه ي درست و پذيرش آن باز مي دارد. همچنین ایشان قائل است هواي نفس، اين نعمت الهي را براي برآوردن مقاصد بيهوده و كسب رذايل به كار مي گيرد. از این رو، اسلام با امر به تعلّم و تزكيه خواسته است محدوديتها و موانع انديشه را برطرف نمايد. با برطرف شدن اين موانع، قلمرو انديشه ي انسان هيچ محدوديتي نخواهد داشت و به كار بردن آن در هر زمينه اي براي كسب حقيقت، تأكيد و تحسين شده است. همان اندیشه ای که در فرایند آزادی بیان به دیگران عرضه می شود و طبق مبنای فرهنگی اسلام و غرب موجبت رستگاری و شقاوت را ایجاد خواهد کرد.