آمدن عذاب الهى بر منکر غدير
پس از مراسم بيعت گرفتن از مردم براى اميرالمؤمنين علیه السلام در غدیرخم باز هم پيامبر صلی الله علیه و آله فضائل اميرالمؤمنين علیه السلام را بيان مى فرمودند تا اين كه بعضى از منافقين بر آشفته شدند. و در اين ميان حارث بن نعمان فهرى با پيامبر درشتى كرد و گفت: وقتى تو رسول الله باشى و على جانشين تو و فاطمه دخترت بهترين زنان عالم و حسن و حسين سيد جوانان اهل قريش، پس براى قريش چيزى باقى نگذاشته اى!
پيامبر صلی الله علیه وآله فرمودند: اين كار را خدا كرده نه من. حارث گفت: آيا کار امروز هم از طرف خدا بود، يا از طرف خودت؟
پيامبر صلی الله علیه وآله قسم خوردند و فرمودند: همه اين ها از طرف خداست. حارث سخنان كفرآميزى گفت و پيامبرصلی الله علیه وآله او را به تقوا و توبه دعوت كردند، امّا حارث سر را به سوى آسمان بلند كرد و گفت: خدايا، اگر محمّد راست مى گويد، سنگى بر ما ببار و اگر دروغ مى گويد، عذابى بر او نازل كن!
پيامبر صلی الله علیه وآله فرمودند: يا توبه كن، يا از پيش ما برو. حارث هم گفت: توبه نمى كنم، ولى از حضور تو مى روم! حارث برخاست و رفت. وقتى از پيامبر صلی الله علیه وآله دور شد، پرنده اى در آسمان ظاهر شد و سنگ ريزهاى بر سر او رها كرد كه سرش را سوراخ و از انتهاى بدنش خارج شد و ابر سياهى در آسمان برقى زد و بدن او را سوزاند.
اين جريان به روشنى بيان مى كند كه امامت امرى انتصابى و از طرف خداست؛ مردم و حتى وجود مقدّس پيامبر صلی الله علیه وآله در آن نقشى ندارند.
#غدیر_مسیر _سعادت